اوایل تابستان بود که خدمات شرکت بهزیست کار (که برای ایاب و ذهاب معلولان فعالیت میکرد) بهدلیل اتمام سهمیه بنزینش متوقف شد. ظاهراً پیگیریهای مدیریت شرکت و سازمان بهزیستی، برای اختصاص سهمیهای ویژه به سرانجام نمیرسید.
اما این تمام ماجرا نبود. درست در زمانی که نارضایتی معلولان از وضعیت موجود اوج میگرفت، مدیرعامل اسبق شرکت بهزیستکار در گفتوگویی با ایسنا تلویحاً به اختلافاتی اشاره کرد.
معمایی گفته بود: «اگر سازمان بهزیستی تصمیم به راهاندازی مرکز دیگری در این زمینه دارد، باید شفاف اعلام کند، ما نیز از این اقدام حمایت میکنیم، اما این موش و گربه بازیها در یک سامانه حمایتی و تشکیلاتی زشت است.» و کیوان دواتگران، مدیرکل دفتر توانبخشی معلولان جسمی- حرکتی بهزیستی پاسخ داد: «درصدد هستیم تا برای ارائه سرویسها و خدمات بهتر به معلولان با پیمانکاران دیگری قرارداد ببندیم.»
اواسط مرداد ماه تجمعی اعتراضی در مقابل سازمان بهزیستی تشکیل شد. معترضان طوماری را امضا کردند، با خبرنگاران گفتوگو کردند و روزهای بعد نیز نمایندگانی از میانشان به گفتوگو با مسئولان سازمان پرداختند.
سکینه مهدوی - جزو 3 نفر نماینده تجمع مرداد - میگوید: «قرار بود با ما هر2 ماه جلسهای داشته باشند.» او معتقد است سوء مدیریت باعث شد تا خودروهای بهزیستکار مناسبسازی نشوند، حقوق رانندگان پرداخت نشود، و در نهایت با دریافت نکردن سهمیه بنزین، شرکت تعطیل شود.
آزیتا خسروی به خاطر شرایط خاص جسمی امکان استفاده از اتومبیل عادی را ندارد و نیازمند استفاده از ماشینی مناسبسازی شده است که ویلچر به راحتی داخل آن شود. او در این مدت جز برای اموری بسیار ضروری، از خانه خارج نمیشود و اکنون یک ماه و نیم است که بیرون نیامده.
«کمبود ماشین مناسبسازی شده بهزیستکار و هزینه بالای دیگر سرویسها، بزرگترین مشکل ماست.»
بسیاری از فعالان عرصه معلولان و رسانههای مختلف تلاش کردند تا اهمیت مسئله بنزین و توقف ایاب و ذهاب قشر بزرگی از جامعه را به مسئولان گوشزد کنند؛ امری که در نهایت با طرح در برنامهای تلویزیونی، واکنش دفتر رئیسجمهوری را در پی داشت و اعلام شد که آقای احمدینژاد دستور پیگیری سریع موضوع را صادر کرده است؛ اما تا این لحظه هنوز تغییری در وضعیت حملونقل معلولان ایجاد نشده است.
از مهدوی پرسیدم که مذاکرات شما به چه نتیجهای رسید و در کمال تعجب به من پاسخ میدهد که در تماسی با یکی از مسئولان سازمان، گفته شده که بهزیستکار تا اواسط آبان دوباره شروع به کار میکند.
آیا بحث قرارداد بین سازمان و بهزیستکار حل شده است؟ دست به کار شدم و با دفتر بهزیستکار تماس گرفتم. محمود احمدیان - مدیرعامل جدید شرکت که از ابتدای مهر مشغول به کار شده- میگوید: «با نظر ریاست سازمان بهزیستی، تفاهمنامه در جلسهای تنظیم شد. اگر مدیرکل استان تهران یاری کند و یکسری مسائل از بین برود، در کوتاه ترین زمان قرارداد منعقد میشود. مسیر تفاهمنامه تا قرارداد یک مقدار زمانبر است.»
به گفتوگویش با ایسنا اشاره کردم و گفتم: «ظاهراً مسئله بنزین همچنان پابرجاست؟»
احمدیان توضیح داد: «شرکت پخش و پالایش به دستگاههای دولتی بنزین لیتری ۵۰۰ تومان واگذار میکند که هزینهاش از بودجه سازمان ها و ارگان ها کسر میشود. اما ما یک شرکت شبهدولتی هستیم و اعتباراتمان محدود است. ما درخواست بنزین یارانهای برای خدمات عمومی (مثل اورژانس و شهرداری) داریم، که لیتری ۱۰۰ تومان است.»
از او در مورد اصطلاح شبهدولتی پرسیدم و اینکه مشکل قراداد بستن با سازمان چیست؟ «این شرکت موقوفه سازمان بهزیستی است و به این منظور تشکیل شده که خدماتش را به سازمان ارائه کند. همچنین دولت به سمت کوچک شدن پیش میرود. سازمان حق دارد که کار را به بخش خصوصی بدهد و من این کار را رد نمیکنم.»
مدیرعامل جدید بهزیستکار همچنین اذعان کرد که تصمیم سازمان بهزیستی برای قرارداد نبستن، به واسطه مشکلات سالهای گذشته در مدیریت و خدمات این شرکت بوده است و سوءمدیریت باعث شد که خدمات به سمت ایدهآل شدن پیش نرود.
در 4 ماه تعطیلی فعالیتهای عمومی شرکت، سرویسهای محدودی برای بیماران زخم بستر و دیالیزیها برقرار بود. اما ناگهان خبری غیررسمی پخش شد که این سرویس های ویژه هم قطع شده است.
صحت ماجرا را از احمدیان جویا شدم: « طی یک ماهی که من آمدم، 375 سرویس درمانی داشتیم. اما وقتی که برای عقد قرارداد به بهزیستی استان تهران رفتم، گفته شد که قرارداد ۶ ماهه دوم سال امضا نشده و به چه دلیل به معلولان بیمار سرویس میدهید؟!»
پس از آن جلسه، مدیرعامل بهزیستکار بهدلیل اینکه حتی همین فعالیت محدود نیز غیرمجاز اعلام شده بود، همه سرویس ها را متوقف کرد. با این حال آنان عزمشان را برای راهاندازی دوباره جزم کردهاند.
«ما تلاشمان این است که توانمند، پویا و با امکانات و علم توانبخشی روزآمد شروع به کار کنیم و راهاندازیها انجام بشود. شرکت بهزیستکار باید برای بقایش تلاش کند و ناوگانش را مناسب عرضه کند. باید بجنگد. جنگ به این معنا که سرویسی منظم با خدمات مساعد ارائه شود.»
در روزهای اخیر اخباری از فعالیت شرکت های خصوصی برای حملونقل معلولان به گوش میرسید و اینکه سازمان بهزیستی هم قصد سپردن بخشی از امور را به آنان دارد. احمدیان اعتقاد دارد : «اعتباری برای حملونقل معلولان هست که بهزیستی براساس توانایی هر شرکت میتواند هزینه کند. بنده از ورود شرکت های خصوصی استقبال میکنم چون به نفع جامعه معلولان است.»
در این بین منصور برجیان - مدیرعامل خدمات آسایش- که شرکتش را مجری طرح ایاب و ذهاب معلولان معرفی میکند، خبر میدهد که نهایتاً تا هفته سوم آبان با سازمان بهزیستی قراردادی امضا میکنند.
او در گفتوگویی تلفنی اعلام کرد که پس از آن، خدماتشان 100 در صد رایگان خواهد بود. این شرکت خصوصی تاکنون 10 دستگاه ون را مناسبسازی کرده است. «ونهای ما از نظر ارتفاع و تجهیزات داخلی مجهز هستند و این تعداد قابل توسعه تا 150 دستگاه است.»
برجیان میگوید که براساس تبصره ۱۳ برای دریافت ون تاکسیرانی در نوبتاند، چراکه بخشی از کار تاکسیرانی ویژه معلولان است. یک سال و نیم پیگیری او اکنون نتیجه داده است و حدود یک ماه است که کار رسمی اولین شرکت خصوصی این عرصه شروع شده است.
اما آیا این کافیست؟ و آیا درمان مقطعی چنین شرکتهای خدماتی مسائل پیش روی معلولان ایران را حل میکند؟
برجیان در این باره میگوید: «نباید بچهها از جامعه جدا شوند و مرتب به طرف کار اختصاصی برویم. خدمات عمومی را میبایست طوری ترتیب بدهیم که به همه افراد با هر شرایطی سرویس بدهد. بهترین روش این است که سامانه اتوبوسرانی با استفاده از اتوبوس های مناسبی که قابلیت تغییر ارتفاع را داشته باشد و مترو با طراحی مناسب آسانسورها، مشکلات تردد را برطرف کنند.» مهدوی میگوید اگر آسانسورهای مترو به راه بیفتد حتماً شاهد استقبال معلولان هم خواهیم بود: «یکیشان خود من!»
براساس اعلام رسمی روابط عمومی متروی تهران، تنها در4 ایستگاه امام خمینی، صادقیه، ترمینال جنوب و خزانه آسانسور نصب شده و در طراحی اولیه، نصب پله برقی نیز در بسیاری از آنها دیده نشده است. دلیل این امر محدودیت فضای در اختیار و عمق کم تا سطح خیابان بیان شده! و به همین سادگی ناتوانان جسمی از حملونقل عمومی کنار گذاشته شدهاند.
در هر حال تاکنون نشانهای از لحاظ شدن آنان در طرح های نوین حمل و نقل عمومی دیده نشده به جز اظهار نظر امیدوارکننده شهردار تهران که در آذر سال گذشته گفته بود هیچیک از 6 هزار اتوبوس و مینیبوس فعال در شهر تهران برای استفاده معلولان مناسب نیست و به دنبال آن برنامه های شهرداری تهران برای تهیه و بهکارگیری اتوبوسهای جدیدی که امکانات خاصی را برای معلولان داشته باشد از جمله همسطحشدن ایستگاهها با درهای اتوبوس، امکان ورود با ویلچر به داخل اتوبوس و محل استقرار ویژه معلولان در داخل اتوبوس مطرح شد که امیدواریم این برنامههای شهرداری هرچه زودتر صورت عینی و عملی به خود گیرد، اما تا پیش از آن مشکل حمل و نقل معلولان به قوت خود باقی است.
وضعیت در استانهای دیگر نیز چندان مطلوب نیست. سکینه مهدوی در اینباره اشاره میکند: «معلولان شهرستانها هیچگونه امکاناتی ندارند. نبود کاردرمانی، فیزیوتراپی، باشگاه ورزشی و ایاب و ذهاب باعث مهاجرت ناگزیر آنان به تهران میشود. درصد بالایی از معلولان ساکن تهران، شهرستانی هستند و پدر خانواده مجبور به تغییر شغل و فروش خانه و زندگیشان شده است.»
اینگونه است که تنها روزنه امید معلولان در سراسر کشور برای ایاب و ذهاب، همان خدمات محدودی است که 4 ماه متوقف شده بود. از مدیرعامل بهزیستکار درباره وضعیت شهرستانها پرسیدم. «دستور ویژه ریاست سازمان مبنی بر این است که وضعیت هم از نظر نیروی انسانی و هم از نظر خدماتی بهبود پیدا کند و گسترش داده شود. ما در برنامهای کلان قصد گسترش شرکت را داریم تا خدماتمان را در سطحی ملی ارائه کنیم.»
احمدیان میگوید که در این 4 ماه گذشته در شهرستانهایی چون کرج، زنجان، کرمانشاه، سمنان، مشهد و اردبیل فعالیت بهزیستکار ادامه داشت. چراکه تعداد خودروها در آنجا کم بود و مشکل بنزینشان را از طریق فرمانداری و استانداری حل کردند.با تمام این ها باید دید که نیمه آبان ۱۳۸۶ فعالیتهای حملونقل معلولان در تهران دوباره راهاندازی میشود؟ و آیا سامانه حملونقل عمومی همه شهرهای ایران مهیای استفاده معلولان خواهند شد؟